۱۳۹۱/۰۳/۲۷

زن = مرد یعنی انسان = انسان؛ آینده‌ای روشن برای ایران بسازیم


شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۱

جامعه‌ای که در آن زنان به حاشیه رانده شده باشند، به هیچ جایی نخواهد رسید. زیرا نیمی از انسان‌های جامعه در آن حضور، نقش و جایگاهی ندارند. این جامعه از نیم فلج شده است و اگر درمان نشود، سرانجامی نخواهد داشت. چون زن و مرد در کنار هم و با هم می‌شوند انسان. جامعه سالم انسانیت را معیار قرار می‌دهد و با گذشت زمان، انسانیت و همنوع دوستی آن را به آینده‌ای روشن خواهد رساند.

فرض کنید این توانایی را داشتیم که می‌توانستیم نیمی از بدن خود را به مدت چند ساعت فلج کنیم. به نظرتان در آن چند ساعت چه بر سر ما می‌آمد؟ آیا آرزو نمی‌کردیم که این زمان هر چه زودتر به پایان برسد و به روال عادی زندگی خود برگردیم؟ در آن چند ساعت چقدر محدود می‌شدیم؟ قطعاً در همان چند ساعت خیلی از بخش‌های زندگی ما از این رو به آن رو می‌شدند. حالا فرض کنید این چند ساعت به مدت چند روز، چند هفته، چند ماه، چند سال، و در نهایت تا پایان عمر انسان باشد. تصورش بسیار سخت است چون در همان چند ساعت کلی درد و رنج و سختی کشیده‌ایم و دچار مشکل شده‌ایم چه برسد به اینکه زمان آن فراتر از چند ساعت برود. حکایت جوامعی هم که در آن‌ها زنان از حقوق اولیه و انسانی خویش محرومند همین است. شاید بسیاری از مردم این جوامع - چه زن و چه مرد - فکر کنند که زندگیشان با این شرایط خیلی خوب است اما واقعیت این است که چنین جامعه‌ای در حال رفتن به سوی عقب ماندگی و پسرفت است. سقوط یک جامعه تدریجی است. سقوط مرحله به مرحله پیش می‌رود و در نهایت به مرحله پایانی خود یعنی نابودی و تباهی می‌رسد. آن هنگام است که شاید بسیاری از مردم متوجه اشتباهات تلخ و جبران ناپذیر خود در گذشته بشوند اما شاید دیگر دیر شده باشد. جبران اشتباهات هزینه و زمان خاص خودشان را دارند و شاید وضع به مرحله‌ای برسد که جامعه نتواند خود را در یک مدت زمان کوتاه از دست این گرفتاری‌ها رها کند. پس باید کاری کنیم که به آن مراحل نرسیم. به عبارت دیگر همه با هم مانع پسرفت و سقوط جامعه بشویم و سعی کنیم آن را در مسیر رشد و پیشرفت قرار داده و به سمت آن هدایت کنیم. اما به سرانجام رساندن این کار چگونه است؟


شعار دادن و نوشتن جمله‌ها و مطالب زیبا خوب و مفید است اما مهم داشتن اعتقاد و باور قلبی و ذهنی به این شعارها و در نهایت عمل کردن به آن‌ها است. تساوی و برابری حقوق زن و مرد با حذف باورهای ناردست، تغییر آن‌ها، آشنایی با اندیشه‌های انسانی، و افزایش آگاهی مردم بدست می‌آید. در راه رسیدن به این هدف همه باید تلاش کنند. هم زن و هم مرد. به ویژه در جامعه ایران. جامعه آگاه و سالم از خانواده‌های آگاه و سالم ساخته می‌شود. پدر و مادر باید فرزندان را برای رسیدن به یک نسل بیدار و آگاه تربیت و پرورش دهند. وقتی خانواده‌ها به سطح مطلوبی از اصول اخلاقی و انسانی برسند، جامعه خود به خود یک مرحله به پیش خواهد رفت. هر نسلی از نسل قبلی خود آگاه‌تر شده و روند رو به رشد جامعه متوقف نخواهد شد.

رفع تبعیض جنسیتی و رسیدن به حقوق انسانی برای زنان نیازمند کمک و همیاری همه افراد یعنی هم زنان و هم مردان است. شاید بتوان گفت که کار هر یک از ایشان در این زمینه، کارکرد و برد خاص خودش را دارد. مثلاً یک زن بیدار و آگاه باعث بیداری زنان دیگر می‌شود. یک مرد بیدار و آگاه هم باعث تغییر نگرش در مردان دیگر می‌شود. همچنین کارهای هر دو - چه زن و چه مرد - بر دیدگاه، بینش و نگرش جنس مخالف موثر و تاثیرگذار است. وقتی یک زن بداند حق و حقوقش چیست، دیگر مانند گذشته فکر نمی‌کند و حرکت را آغاز خواهد کرد. وقتی باور یک مرد در مورد زنان تغییر کند، خود او یکی از افرادی می‌شود که یا وارد عرصه حمایت از زنان خواهد شد، یا از ایشان حمایت و پشتیبانی خواهد کرد و یا دیگر به دنبال سنگ اندازی و مانع تراشی نخواهد بود.

جامعه ایران هم بالاخره در همین مسیر قرار گرفت. در حال حاضر در آغاز راه هستیم و نباید خسته و نا امید شد. رشد و پیشرفت جامعه یک شبه به دست نمی‌آید. تغییرات بزرگ نیازمند تغییرات جزئی و کوچک هستند. شاید این تغییرات جزئی و کوچک در ظاهر دیده نشوند، اما همین‌ها سنگ بنای اصلی و پایه و اساس آینده هستند. تا خودمان را تغییر ندهیم، هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد. هر کسی هم باید این تحول را از خودش شروع کند. تغییر و تحولات سازنده و آینده‌نگر. در درجه اول فردی و بعد گروهی. اگر بخواهیم می‌توانیم.

3 دیدگاه:

ناشناس گفت...

آخه شما از اسلام چی سر در میارین .مثلا بحث دیه که دیه زن نصف مرد است اگر نصف بودن بخاطر شخصیت بود پس چرا دیه یک دانشمند با یه فرد معتاد بیسواد یکیه؟

ناشناس گفت...

سلام . مطلب جالبی بود .
به یکی از چیزهایی که باید اشاره کرد همین به کار بردن اصطلاح زن گرفتن است . چرا زن نمی گیری ؟ شاید در کلام باشد اما حقیقتی ست آشکار که هنوز زن را به دیده یک شی که تحت مالکیت کسی می تواند در آید می بینیم . مثلا چرا زن ها نمی گویند مرد بگیریم . شوربختانه خود زن ها هم به این موضوع عادت کرده اند .
باید از خودمون آغاز کنیم

ژال گفت...

خطاب به آن فردی که پای مذهب و اسلام و دیه را پیش کشید:
1) این نوشته چه ربطی به آن چیزهایی که نوشتید دارد؟ یعنی چه زود ذهن جنابعالی به سمت آن موضوع رفت. در نوع خودش جالب است.
2) در این نوشته حرفی از مذهب به میان آمده است که شما سریع واکنش مذهبی نشان دادید؟
3) در مورد دیه هم باید بگویم که آن قانون دیه و تفسیر آن مال هزار و چند صد سال پیش است. در حال حاضر واجب و لازم است که اصلاح شود و دیه زن و مرد برابر شود.
4) حداقل وقتی می‌خواهید از چیزی دفاع کنید، از مثال‌ها و نمونه‌های درست استفاده کنید. خودتان از آن تناظری که بین زن و مرد و دانشمند و معتاد برقرار کردید، خنده‌تان نمی‌گیرد؟
5) آن چه عیان است، چه حاجت به بیان است.

ارسال یک نظر

«دیدگاه‌ها و نظرات شما پس از بررسی منتشر می‌شوند. لطفاً در ارتباط با خود نوشته نظر بنویسید و نه چیزهای دیگر. سپاسگزارم.»